آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمهاى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
i و ای تو
دوشنبه 84/8/2 ساعت 12:29 عصر
به شکوه آنچه بازیچه نیست بیندیش.
در پایدارترین شادیها نیز غمی نهفته است و در پاکترین اعمال قطره ای از ناپاکی .
میدانی رفتن به حریم علاقه آسان و باز آمدن از تصرف بوسه دشوار است.
هیچ چیز را با رویای دور دست یک دوست داشتن تعویض نکن چرا که بازگشت محبت را خراب نمیکند.
التماس شکوه زندگی را فرو میریزد.
صمیمانه گریستن را بیاموز.
واژه ها علامتهای عقاید هستند.
نوشته شده توسط: نصیر درخشان
i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدیدهای امروز:: :: بازدیدهای دیروز:: :: درباره خودم :: :: لینک به وبلاگ :: :: اوقات شرعی ::
:: وضعیت من در یاهو:: :: خبرنامه ::
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
2829
3
0
رمانتیک